الهی...
یارب...
خداوند اسمانها و زمین...
کدام مکان بی تو ...
کدام راه گریزی از تو....
کدام بی تو...
الهی من همه انم که گریزی ندارم جز درگاهت...
من همه اینم که خواهان گریزی از رحمت اجباریت هستم....
من همه انم که شرم و حیا رنجه داشته مرا زحاصل ناشکری....
من همه انم که دانم جز درگاهت کی بود درگاهی.....
یا رب....
این همه من بودم و من هیچ نبودم تا که بودی .....
الهی کنون که سر به بیابان گذاشتنم..
کنون که لایعقلی و مستی ام ....
هیچ کدام چاره ساز نیست در گریز از رحمت اجباریت...
پس مرا از من بگیر تا من نباشم ....
یا هو...
نظرات شما عزیزان: